زمين ِجدا افتاده از قلب ِ آسمان



ديگه اينجا نمينويسم مهم نيست ديگه هر كى هر كارى ميكنه من كه نميتونم جلوشون رو بگيرم اصلا خودتون رو به نابودى بكشين ! كه متاسفانه ماروهم همراه خودتون ميكشيد به چاه سياه. اصلا از اين محيط خوشم نمياد سال ها پيش بايد ازش دور ميشدم . اينجا از جنس آدمى مثل من نيست فعلا . فقط دعا ميكنم كه خدا هممون رو آگاه كنه تا رحم كنيم به همديگه و در هر كارى كه انجام ميديم ملاحظه بقيه رو هم داشته باشيم و كارمون ارزشمند باشه .
يه حسى بين اكثر سرنشينان اين هواپيما مشترك بود كه خيلى توجه آدمو به خودش جلب ميكنه و بيشتر دلمون رو ميسوزونه اينكه همشون پر از حس عشق و زندگى بودند كسانى بودند كه آرزوهاشون رو از سر گرفته بودند و با هزار اميد كوله بارشون رو بسته بودند تا زندگى اى تازه رو آغاز كنند دوست داشتند زنده بمانند. . با خودم مقايسه ميكنم كه از زندگى نااميدم و هنوز هستم . عجب روزگاريست

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

مختصری از دیگ بخار صنعتی روزگار شیرین نوشـته هاي يه مـامــان همه چی حمل و نقل مدرن NASSER SIRJANI سی ان سی ایرانی یوزپلنگ پروژه ها the Endless River